به نقل از پرونده شمارهٔ دهم و ستون ادیب فروتن (موضوع انشا):
من یک درخت بودم که روزی چند مرد زشتروی به جنگل آمدند تا مرا با خود کنده و ببرند. ولی با توجه به بدنهی قطوری که داشتم و تلاشی که خودم انجام دادم و همچنین دعای خیر بچهها، آنها نتوانستند مرا کنده و با خود ببرند. این بود انشای من دربارهی مراحل تبدیل یک درخت به وسیلهای چوبی را (از زبان شیء چوبی) بنویسید
http://parvande.net/index.php?display-post&id=101
من یک درخت بودم که روزی چند مرد زشتروی به جنگل آمدند تا مرا با خود کنده و ببرند. ولی با توجه به بدنهی قطوری که داشتم و تلاشی که خودم انجام دادم و همچنین دعای خیر بچهها، آنها نتوانستند مرا کنده و با خود ببرند. این بود انشای من دربارهی مراحل تبدیل یک درخت به وسیلهای چوبی را (از زبان شیء چوبی) بنویسید
http://parvande.net/index.php?display-post&id=101
No comments:
Post a Comment